معنی دل مرز - جستجوی لغت در جدول جو

دل مرز

فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دل آرا — تصویر دل آرا

(دخترانه)

محبوب، معشوق، موجب آرامش دیگران، موجب شادی دیگران، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر روشنک همسر داراب در زمان اسکندر مقدونی

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از دل درد — تصویر دل درد

دردی که در معده یا روده ها پیدا شود، درد شکم

فرهنگ فارسی عمید

آنچه در دل اثر کند و دل را رنجور و آزرده و خونین سازد. دربارۀ تیر نگاه و مژگان و تیری که در قلب فرونشیند می گویند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از دل مرده — تصویر دل مرده

افسرده، دل تنگ، ملول، بی ذوق

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از دل باز — تصویر دل باز

جای وسیع و با صفا و خوش منظر، دلگشا

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از دل فروز — تصویر دل فروز

دل افروز، آنکه یا آنچه دل را شاد و روشن کند

فرهنگ فارسی عمید

(دَ لَ مَ)

دهی است از دهستان اورامان، بخش زراب، شهرستان سنندج. واقع در 26هزارگزی، جنوب خاوری زراب کنار رود خانه زراب، با 231 تن سکنه. آب آن از رود خانه سیردان و چشمه است. راه آن مالرو و صعب العبور است و پل آجری سنگی قدیمی دارد. اکثر اهالی این ده درویش هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

دهی است از دهستان اورامان، بخش زراب، شهرستان سنندج. واقع در 26هزارگزی، جنوب خاوری زراب کنار رود خانه زراب، با 231 تن سکنه. آب آن از رود خانه سیردان و چشمه است. راه آن مالرو و صعب العبور است و پل آجری سنگی قدیمی دارد. اکثر اهالی این ده درویش هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

لغت نامه دهخدا

تصویری از دو مرغ — تصویر دو مرغ

روح و نفس ناطقه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دل مرده — تصویر دل مرده

افسرده پژمرده مقابل زنده دل، کودن بلید

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دل درد — تصویر دل درد

درد دل، آنکه مبتلی به شکم درد مزمن است

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دل پری — تصویر دل پری

غمگینی اندوهگینی، خشمگینی غضبناکی

فرهنگ لغت هوشیار

بلیغ زبان آور، شعبده باز، جای وسیع و با صفا محلی با روح و خوش منظر: (خانه دل بازیست)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دل آرا — تصویر دل آرا

آراینده دل، شاد کننده دل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از چل مرد — تصویر چل مرد

چوب گنده ای که پس در بسته گذارند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از کل مرغ — تصویر کل مرغ

((کَ مُ))

نوعی کرکس که سر وی پر ندارد

فرهنگ فارسی معین

تصویری از دل مرده — تصویر دل مرده

((دِ. مُ دِ))

افسرده، بی انگیزه

فرهنگ فارسی معین

تصویری از چل مرد — تصویر چل مرد

((چِ. مَ))

چوب گنده ای که پس در بسته گذارند

فرهنگ فارسی معین

تصویری از دل ورس — تصویر دل ورس

حوصله

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از دل باز — تصویر دل باز

Openhearted

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از شل ورز — تصویر شل ورز

Floppy

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از دل گرم — تصویر دل گرم

Hearty

دیکشنری فارسی به انگلیسی

مرزهای موربی که در انتهای هولی مرزها زده می شود تا آب را

فرهنگ گویش مازندرانی

تصویری از دل گرم — تصویر دل گرم

сердечный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از دل باز — تصویر دل باز

открытый сердцем

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از دل گرم — تصویر دل گرم

herzlich

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از دل باز — تصویر دل باز

offenherzig

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از دل گرم — تصویر دل گرم

сердечний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از دل باز — تصویر دل باز

відкритий серцем

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از دل گرم — تصویر دل گرم

serdeczny

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از دل باز — تصویر دل باز

otwarty

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از دل گرم — تصویر دل گرم

热情的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از دل باز — تصویر دل باز

坦率的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از دل گرم — تصویر دل گرم

caloroso

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از دل باز — تصویر دل باز

de coração aberto

دیکشنری فارسی به پرتغالی